آموزگار آموزش و پرورش

۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

صد و هفتاد و پنج شهید غواص

نصفِ تاریخ عاشقی «آب» است
قصه‌هایی عمیق و پراحساس

قصه‌هایی پر از فداکاری
قصه‌هایی عجیب، اما خاص

قصۀ آبِ چشمۀ زمزم
زیرِ پاکوبه‌های اسماعیل

قصۀ نیل و حضرت موسی
قصۀ آن گذشتنِ حسّاس

قصۀ حفظِ حضرت یونس
توی بطن نهنگ، در دریا

یا که نفرینِ نوحِ پیغمبر
بر سرِ مردمِ نمک نشناس

قصۀ ظهر روز عاشورا
بستنِ آب روی وارثِ آن

http://s6.picofile.com/file/8193864218/sad_ghavas.jpg

کربلا بود و یک حرم، تشنه
کربلا بود و حضرتِ عباس

بین افسانه‌های آب و جنون
قصۀ تازه‌ای اضافه شده :

قصۀ بیست و هفت ساله‌ای از
صد و هفتاد و پنج تا غواص…

شاعر : موسوی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
جلال عرب اسدی

معرفی طنز سیاسی اجتماعی و فرهنگی دکتر سلام

طنز سیاسی اجتماعی فرهنگی و ... دکتر سلام ، کاری است از خبرگزاری دانشجو که چند روز پیش جشن دو سالگی خودش رو با حضور جمعیت فراوانی از جوانان کشور در تهران برگزار نمود.

http://s3.picofile.com/file/8193260226/Dr_Salam.jpg

دست اندرکاران این مجموعه که قصد دارند در قالب طنز حرف های خودشون رو بزنن واقعا کار زیادی انجام می دهند .

شاید خیلی از دوستان و همکاران محترم هم تا حالا قسمت هایی از این برنامه مفید رو دیده باشند ولی برای اونایی که هنوز موفق نشدند ببینند آدرس اینترنتی برنامه رو میذارم.امیدوارم مراجعه کنید و در قالب دیدن طنز با واقعیت ها و حوادث بیشتر آشنا بشین .

ان شالله به زودی دکتر سلام هم مانند حساس نشو از رسانه ملی پخش بشه ...

جهت دانلود قسمت یا قسمت هایی از دکتر سلام اینجا کلیک نمایید.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
جلال عرب اسدی

داستان مدیریتی

مردی ثروت کلانی به ارث برده بود. از سال‌ها پیش آرزو داشت که به کار مورد علاقه خود، یعنی جمع‌آوری کتاب‌های قدیمی بپردازد. برای شروع، از یک عتیقه فروش خواست کتاب خاصی را برایش بخرد.
عتیقه‌فروش گفت: «اما این کتاب زیاد هم پرارزش نیست! جلد آن پاره شده است و بعضی از صفحاتش بسیار کثیف هستند. حتی منبت‌کاری روی جلد آن هم آسیب دیده است.»
مرد گفت: «به هر حال آن را بخرید. وقتی مردم از مبلغ گزافی که پرداخت کرده‌ام مطلع شوند، به زودی کتاب‌های باارزشی برای فروش به من عرضه خواهند کرد.»
واقعاً هم در عرض مدت کوتاهی، کتابخانه قابل توجهی درست کرد که در بین دوستداران و خوانندگان کتاب‌های قدیمی از ارزش و اعتبار خاصی برخوردار بود.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
جلال عرب اسدی

جشن سپاس پایانی کلاس شهید بهنام محمدی

با همکاری اولیای گرامی و دانش آموزان خوبم جشن پایانی سپاس برگزار شد .

در این جشن بچه ها بابت یک سال علم و یادگیری خدای بزرگ را سپاس گفتند و تشکر کردند.

http://s6.picofile.com/file/8191452800/jashn_payanii_94.jpg

در این جشن بچه ها قرآن خواندند و سرود و دکلمه و ...

http://s3.picofile.com/file/8191452750/jashn_payani_94.jpg

در این جشن بچه ها با خوردن کیک و شربت خاطره ای ماندنی و شیرین رو برای خودشون درست کردند .

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
جلال عرب اسدی

تقدیر از خیر گرانقدر آموزشگاه

خیرین مدرسه ساز بی شک سهم عظیمی در امر تعلیم و تربیت ایفا می کنند .

اون هم در این اوضاع مالی که مدارس هیچ گونه کمک یا بودجه ای از سمت دولت محترم به دلیل کسری بودجه دریافت نمی کنند.

البته هزینه سوخت نفت رو کمی کمک می کنن.

http://s6.picofile.com/file/8191452842/taghdir_az_khayer_94.jpg

آقای رجبی پور بزرگوار از همون افرادی است که بی چشم داشت کمک می کنند؛

دستان ما توانایی تقدیر از این بزرگان را ندارند ولی برگ سبزی می تونیم بهشون اهدا کنیم.

آقای رجبی پور در سال تحصیلی 94-93 بیش از شش میلیون ریال به آموزشگاه ما کمک کردند

همچنین پروژه ساخت آبخوری ها رو در حال پیگیری دارند که ان شاالله به زودی انجام میشه .

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
جلال عرب اسدی

ارسال قوطی خالی کمپوت به جبهه

شهید حسین خرازی نقل می کرد: ﻭﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯿﻪ ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ.

ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ:
ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ، ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ، ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ 25 ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ.
ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰﺗﻤﯿﺰﺷﺪ. ﺣﺎﻻﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ.


ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ...

http://s5.picofile.com/file/8126094518/InterPhoto_image_1_.jpg

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
جلال عرب اسدی