چنانچه انتقال میراث فرهنگی و تمدنی و نیز مهارتها و مشاغل پدران و مادران به فرزندان مورد نظر باشد،
این فرآیند از ابتدای پیدایش زندگی کوچروی مشابه زندگی در شهر و روستا وجود داشته است
و رازبقاء زندگی کوچروی و ایلی و عشیره ای همین آموزشها و انتقال فرهنگی بوده است .
اما اگر به آموزش و پرورش کوچروها و عشایری به عنوان یک نگاه ویژه و رسمی داشته باشیم
(علی رغم فقدان فرهنگ کتابت در جامعه عشایری تا چند دهه قبل )
می توان سیر تحول نظام آموزش و پرورش کوچروها (عشایری ) را به شرح ذیل خلاصه نمود.
1. ساکنان قدیمی سرزمین ایران پس از هزاران سال زندگی و تغییر و تحول ، با مهاجرت هایی از آسیای مرکزی (آریایی ها ) روبرو شده است که اقوامی خانه به دوش بوده وبا مرکبهای خود به این سو وآنسو هجوم می بردند. در سال 708 ق.م با اتحاد قبایلی توسط دیااکو ، نخستین حکومت شاهی مادها بوجود آمد که تا سال 550 ق.م (زمان کوروش ) ادامه یافت که بر پایه برخی پژوهش های باستان شناسی ، خواندن و نوشتن و آموزش نوباوگان آغاز شده بود که در زمان حکومت هخامنشیان ، اشکانیان ، ساسانیان و... متناسب با شرایط فرهنگی و تاریخی و سیاسی ادامه داشته است. ( گیرشمن معنقد است که در آغاز تاسیس دولت هخامنشی ،پارسیان تازه از حالت نیمه چادر نشین به حالت ایلی نیمه خانه نشین در آمده بودند .) لذا با توجه به سازمان عشیره ای و کوچروی مادها و پارس ها و پارت ها (اشکانیان ) و اقدامات مهم آنها در نظام آموزش و پرورش ایران زمین ، می توان گفت که این حکومتها که ریشه ایلی و کوچروی داشته اند نسبت به آموزش و پرورش ایل و طایفه خود بی تفاوت نبوده اند و به نوعی آموزش و پرورش کوچروها هم حداقل در بین خانواده های حکومتی و نزدیک به حکومت وجود داشته است.
2. بصورت مشخص از آموزش و پرورش سیار می توان از دوره حکومت اولجاتیو (سلطان محمد خدابنده ) در قرن هشتم ه.ق نام برد. وی دستور داد تا یک مدرسه سیار ایجاد شود. این مدرسه سیار همراه اردوی سلطان در ییلاق و قشلاق در حرکت بوده است و از جمله کسانی که می بایستی همراه سلطان محمد خدا بنده در حرکت باشند ، هیات تعلیم و محصلان و اطرافیان آنان بوده اند و از این راه مدرسه متحرکی بوجود آمد که وصاف الحضره صاحب کتاب تاریخ وصاف آن را مدرسه سیار سلطانی خوانده است و در آن علمای بزرگ به تدریس مشغول شدند و طلاب به تحصیل همت گماشتند.
3. وجود مکتب خانه ها در ایلات وعشایر ،اعزام فرزندان به روستاها و شهرها ( عمدتا فرزندان خوانین و کلانتران و کدخداها وسایر افراد متمول )
4. ارائه ایده مدارس سیار به شکل گسترده توسط شهید مدرس در سال 1303 ه.ش
5. ساختن تعدادی مدارس ویژه برای ایلات در برخی مناطق کشور از جمله جعفرآباد ترکمن صحرا (1302)فارس (1304)،دارالتربیه عشایری (شبانه روزی ) در لرستان و فارس و تهران (1307)و...
6. پایه گذاری مدارس عشایریی و تاسیس اولین مدرسه عشایری در ایران 1330 هجری شمسی بطور رسمی و ویژه توسط مرحوم دکتر سید محمود حسابی وزیر فرهنگ وقت در استان کهگیلویه و بویر احمد (منبع کتاب وزرای معارف ایران )
7. توسعه مدارس عشایر توسط بهمن بیگی از فرزندان تلاشگر عشایر و سران ایلات و طوایف و اصل چهار ترومن در سال 1332 و پس از آن
8. انتصاب آقای محمد بهمن بیگی به عنوان مدیر کل آموزش عشایر در اواخر سال 1347تا سال 1357
9. انحلال اداره کل آموزش عشایر در سال 1361 و ادغام آن با ادارات کل آموزش و پرورش استانها
10. راه اندازی مجدد اداره کل آموزش عشایری در تهران (ستادی) در سال 1368
11. انحلال مجدد اداره کل آموزش عشایر در سال1374
12. راه اندازی مجدد آموزش و پرورش عشایر کشور تحت عنوان دفتر آموزش و پرورش عشایر کشور در تاریخ 6/4/78 با انتصاب آقای لطف اله عباسی تا سال1389
۱۳. اصلاح ساختار دفتر، همزمان با تغییر ساختار حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش از دفتر آموزش و پرورش عشایر به عنوان دفتر امور مناطق کمتر توسعه یافته و عشایر
۱۴. سازمان دهی دفتر در قالب ۸ حوزه کارشناسی و به طور کلی ۲۷ پست سازمانی در بهار ۱۳۸۹
15. انتصاب آقای عبدالرسول شکیبا از سال 1389 به سمت مدیرکل دفتر
16. سازمان دهی مجدد دفتر در قالب دو معاون، 6 حوزه کارشناسی و به طور کلی 16 پست سازمانی در حال حاضر